امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tussle

ˈtʌsl ˈtʌsl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

تقلا، مسابقه جسمانی، کشمکش، مجادله، نزاع کردن، بحث کردن، تقلا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tussle

  1. noun struggle
    Synonyms: battle, brawl, brush, clash, combat, conflict, contest, donnybrook, encounter, fight, fray, free-for-all, grind, hassle, jam, roughhouse, row, rumble, scramble, scrap, scuffle, skirmish, strife, undertaking
  2. verb struggle
    Synonyms: battle, box, brawl, bump heads, conflict, contest, fight, go up against, grapple, hassle, lock horns, put up a fight, romp, rough-house, row, scrap, scuffle, tangle, wrestle

ارجاع به لغت tussle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tussle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tussle

لغات نزدیک tussle

پیشنهاد بهبود معانی