امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tutelage

ˈtuːt̬lɪdʒ ˈtjuːtəlɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    tutelages

معنی و نمونه‌جمله

noun
للگی، قیمومت، سرپرستی، تعلیم سرخانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- under the tutelage of...
- تحت سرپرستی...
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tutelage

  1. noun guardianship; teaching
    Synonyms: apprenticeship, care, coaching, custody, drilling, education, guidance, instruction, lesson, preparation, protection, schooling, supervision, training, tutoring

ارجاع به لغت tutelage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tutelage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tutelage

لغات نزدیک tutelage

پیشنهاد بهبود معانی