امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tweezer

ˈtwiːzər ˈtwiːzəz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
موچین، انبرک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- I always keep a pair of tweezers in my makeup bag for plucking my eyebrows.
- من همیشه یک موچین در کیف آرایشم برای برداشتن ابروهایم نگه می‌دارم.
- My sister borrowed my tweezer and forgot to return it.
- خواهرم موچین من را قرض گرفت و فراموش کرد آن را پس بدهد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tweezer

  1. noun A hand tool for holding consisting of a compound lever for grasping
    Synonyms: pincer, pair of pincers, pair of tweezers

ارجاع به لغت tweezer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tweezer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tweezer

لغات نزدیک tweezer

پیشنهاد بهبود معانی