امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Twinned

American: twɪnd British: twɪnd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective B1
دوقلو، هم‌زاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
adjective
جفت، جفت‌شده، مزوج
adjective
دارای بلور دوقلو
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد twinned

  1. verb Duplicate or match
    Synonyms: duplicated, parallelled, geminated, doubled
  2. verb Bring two objects, ideas, or people together
    Synonyms: paired, coupled, mated, matched
  3. adjective Being two identical
    Synonyms: duplicate, matching, twin

ارجاع به لغت twinned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «twinned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/twinned

لغات نزدیک twinned

پیشنهاد بهبود معانی