امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Udder

ˈʌdər ˈʌdə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    udders

معنی

noun
غده پستانی یا شیری، پستان گاو و مانند آن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد udder

  1. noun Mammary gland of bovids (cows and sheep and goats)
    Synonyms: teat, dug, pap, nipple, mammilla, bag, breast, mammary-gland, milk gland

ارجاع به لغت udder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «udder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/udder

لغات نزدیک udder

پیشنهاد بهبود معانی