امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ulceration

ˌʌlsəˈreɪʃn̩ ˌʌlsəˈreɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ایجاد زخم یا قرحه، زخم یا قرحه، ریشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ulceration

  1. noun A circumscribed inflammatory and often suppurating lesion on the skin or an internal mucous surface resulting in necrosis of tissue
    Synonyms: ulcer

ارجاع به لغت ulceration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ulceration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ulceration

لغات نزدیک ulceration

پیشنهاد بهبود معانی