امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Ultimate

    ˈʌltəmət ˈʌltəmət
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more ultimate

    • صفت عالی:

      most ultimate

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective B2
    نهایی، اجل، آخر، غایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - the ultimate chapter of the book
    - آخرین فصل کتاب
    - my ultimate goal
    - هدف نهایی من
    - man's ultimate destiny
    - سرنوشت فرجامین بشر
    - ultimate origins
    - سرچشمه‌های اصلی
    - the ultimate sacrifice
    - بالاترین فداکاری
    noun countable
    پایه‌، بنیاد، اساس
    - ... wretchedness reached its ultimate.
    - ... مشقت به حد نهایت رسید.
    verb - transitive
    پایان دادن، خاتمه دادن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ultimate

    1. adjective last, final
      Synonyms:
      final end closing concluding decisive terminal eventual latest extreme farthest furthest farthermost furthermost latter hindmost capping chips down conclusive final curtain most distant lattermost far out
      Antonyms:
      first opening beginning introductory
    1. adjective best, greatest
      Synonyms:
      most supreme greatest utmost maximum topmost highest significant paramount extreme surpassing incomparable preeminent towering max maxi superlative unequalable unmatchable unsurpassable transcendent the most
      Antonyms:
      worst least lowest
    1. adjective fundamental
      Synonyms:
      basic primary elemental absolute radical categorical sublime transcendental empyreal empyrean
      Antonyms:
      inessential unnecessary secondary auxiliary extra

    لغات هم‌خانواده ultimate

    • noun
      ultimate
    • adjective
      ultimate

    ارجاع به لغت ultimate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ultimate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ultimate

    لغات نزدیک ultimate

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی