امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unapproachable

ˌʌnəˈproʊtʃəbl ˌʌnəˈprəʊtʃəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
(شخص) خشک، رسمی، سرد، عبوس، بدبرخورد، نجوش، گوشت‌تلخ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unapproachable

  1. adjective unfriendly
    Synonyms: aloof, chilly, cold, cool, distant, frigid, hesitant, inaccessible, remote, reserved, standoffish, uncommunicative, unsociable, withdrawn
    Antonyms: approachable, friendly
  2. adjective difficult to get to
    Synonyms: inaccessible, out of reach, out-of-the-way, remote, unattainable, unobtainable, unreachable
    Antonyms: approachable, easy

ارجاع به لغت unapproachable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unapproachable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unapproachable

لغات نزدیک unapproachable

پیشنهاد بهبود معانی