امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unbar

ˌʌnˈbɑːrr ˌʌnˈbɑː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    unbarred
  • شکل سوم:

    unbarred
  • سوم‌شخص مفرد:

    unbars
  • وجه وصفی حال:

    unbarring

معنی‌ها

verb - transitive
رهگشایی کردن، سد راه را بر طرف کردن، چفت در را باز کردن، قفل را باز کردن، گشودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
verb - transitive
جلوگیری نکردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unbar

  1. verb To move aside a prepared obstruction
    Synonyms: unlock, throw open, unbolt
  2. verb Remove a bar from (a door)
    Antonyms: bar

ارجاع به لغت unbar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unbar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unbar

لغات نزدیک unbar

پیشنهاد بهبود معانی