امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Underfund

    ˌʌndərˈfʌnd ˌʌndəˈfʌnd
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      underfunded

    • شکل سوم:

      underfunded

    • سوم‌شخص مفرد:

      underfunds

    • وجه وصفی حال:

      underfunding

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    verb - transitive
    هزینه را کم کردن، بودجه‌ی کافی تامین نکردن، وجه ناکافی اختصاص دادن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The organization decided to underfund the new project due to budget constraints.
    - این موسسه‌ی خیریه سال گذشته مجبور شد هزینه‌ی خدمات ضروری را کم کند.
    - Critics argue that the government plans will underfund public education.
    - منتقدان استدلال می‌کنند که برنامه‌های دولت برای آموزش عمومی بودجه‌ی کافی تامین نمی‌کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت underfund

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «underfund» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/underfund

    لغات نزدیک underfund

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند