امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Unequaled

    ʌnˈiːkwəld ʌnˈiːkwəld
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی unequalled است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective formal
    بی‌نظیر، بی‌همتا، منحصربه‌فرد، بی‌رقیب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Among the artists gathered at Herat was Kamal al-din Bihzad (died c. 1525), whose dramatic style was unequaled in Persian manuscript illustration.
    - کمال‌الدین بهزاد هروی (متوفی حدود ۱۵۲۵م) از جمله هنرمندان مکتب هرات بود که سبک نمایشی او در تصویرسازی نسخه‌های خطی فارسی، بی‌نظیر بود.
    - The military might of the United States is unequalled in the world.
    - قدرت نظامی ایالات متحده‌ی آمریکا در جهان بی‌رقیب است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد unequaled

    1. adjective supreme, pre-eminent
      Synonyms: alone, beyond compare, incomparable, inimitable, matchless, nonpareil, only, paramount, peerless, second to none, surpassing, towering, transcendent, ultimate, unique, unmatched, unparagoned, unparalleled, unrivaled, unsurpassed, without equal
      Antonyms: inferior, minor, second-rate

    ارجاع به لغت unequaled

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unequaled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unequaled

    لغات نزدیک unequaled

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار