امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unfailing

ʌnˈfeɪlɪŋ ʌnˈfeɪlɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
تمام‌نشدنی، کم‌نیامدنی، پایدار، باوفا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- their unfailing support of the U.N.
- پشتیبانی خستگی‌ناپذیر آنان از سازمان ملل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unfailing

  1. adjective certain, unchanging
    Synonyms: absolute, assiduous, bottomless, boundless, ceaseless, come-through, consistent, constant, continual, continuing, continuous, counted on, delivering, dependable, diligent, dyed-in-the-wool, endless, eternal, faithful, inexhaustible, infallible, invariable, loyal, never-failing, persistent, reliable, rock solid, same, solid, staunch, steadfast, straight, sure, surefire, there, tried-and-true, true, trustworthy, unflagging, unlimited, unrelenting
    Antonyms: failing, impermanent, uncertain, unsure

لغات هم‌خانواده unfailing

ارجاع به لغت unfailing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unfailing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unfailing

لغات نزدیک unfailing

پیشنهاد بهبود معانی