امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ungrammatical

ˌʌnɡrəˈmætɪkəl ˌʌnɡrəˈmætɪkəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
دستور زبان برخلاف قواعد دستور‌زبان، غیرگرامری، غیردستوری، دارای غلط دستوری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The teacher corrected the ungrammatical phrases in the assignment.
- معلم عبارات غیردستوری در تکلیف را تصحیح کرد.
- The student's essay was filled with ungrammatical sentences.
- انشای دانش‌آموز پر از جملات دارای غلط دستوری بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ungrammatical

  1. adjective Not grammatical; not conforming to the rules of grammar or accepted usage
    Synonyms: ill-formed, inaccurate, incorrect, solecistic, nonstandard, improper, faulty, imprecise
    Antonyms: grammatical, well-formed

ارجاع به لغت ungrammatical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ungrammatical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ungrammatical

لغات نزدیک ungrammatical

پیشنهاد بهبود معانی