امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Unplumbed

    ʌnˈplʌmd ʌnˈplʌmd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    adjective
    (با شاقول یا ژرفاسنج) ژرفاسنجی‌نشده، عمق‌یابی‌نشده، اندازه‌گیری‌نشده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    adjective
    درک نشده
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد unplumbed

    1. adjective Situated at or extending to great depth; too deep to have been sounded or plumbed; ; -Thomas Gray
      Synonyms: profound, unfathomed, unsounded

    ارجاع به لغت unplumbed

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unplumbed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unplumbed

    لغات نزدیک unplumbed

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return