امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unpopular

ʌnˈpɑːpjələr ʌnˈpɒpjələ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more unpopular
  • صفت عالی:

    most unpopular

معنی و نمونه‌جمله

adjective B2
غیرمشهور، بدنام، غیرمحبوب، منفور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The president soon became unpopular.
- رئیس‌جمهور خیلی زود محبوبیت خود را از دست داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unpopular

  1. adjective not liked or sought after
    Synonyms: abhorred, avoided, creepy, despised, detested, disesteemed, disfavored, disliked, drip, dumpy, execrated, gross, loathed, loser, lousy, nerdy, obnoxious, ostracized, out, out of favor, rejected, scorned, shunned, unaccepted, unattractive, uncared for, undesirable, unloved, unvalued, unwanted, unwelcome, weird, wimpy
    Antonyms: delightful, desirable, fashionable, liked, popular, wanted

ارجاع به لغت unpopular

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unpopular» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unpopular

لغات نزدیک unpopular

پیشنهاد بهبود معانی