امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unpredictability

ˌʌnprɪˌdɪktəˈbɪlət̬i ˌʌnprɪˌdɪktəˈbɪləti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
عدم قابلیت پیش‌بینی، پیش‌بینی‌ناپذیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The unpredictability of the stock market makes it difficult for investors to make informed decisions.
- پیش‌بینی‌ناپذیری بازار سهام تصمیم‌گیری آگاهانه را برای سرمایه‌گذاران سخت می‌کند.
- The unpredictability of the weather in this region makes it difficult to plan outdoor activities.
- پیش‌بینی‌ناپذیری هوای این منطقه برنامه‌ریزی برای فعالیت‌های خارج از منزل را سخت می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unpredictability

  1. noun Lacking predictability
    Synonyms: volatility
    Antonyms: predictability
  2. noun The quality of being guided by sudden unpredictable impulses
    Synonyms: capriciousness

ارجاع به لغت unpredictability

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unpredictability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unpredictability

لغات نزدیک unpredictability

پیشنهاد بهبود معانی