امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unsaid

ʌnˈsed ʌnˈsed
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    unsays
  • وجه وصفی حال:

    unsaying

معنی

adjective
ناگفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unsaid

  1. adjective not expressed or partially expressed
    Synonyms: implicit, implied, inferred, left to the imagination, silenced, tacit, undeclared, understood, unexpressed, unspoken, unstated, unuttered, unvoiced, wordless
    Antonyms: expressed, said, stated

ارجاع به لغت unsaid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unsaid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unsaid

لغات نزدیک unsaid

پیشنهاد بهبود معانی