امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unsociable

ʌnˈsoʊʃəbl ʌnˈsəʊʃəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

مردم گریز، گریزان از اجتماع، غیراجتماعی، گوشه‌نشین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unsociable

  1. adjective unfriendly
    Synonyms: aloof, antagonistic, brooding, cold, cool, distant, easy-going, hostile, inaccessible, inhospitable, introverted, laid-back, nongregarious, recessive, reclusive, reserved, retiring, secretive, sensitive, shy, standoffish, stuck-up, timid, unapproachable, unbending, uncommunicative, uncongenial, unforthcoming, unneighborly, unsocial, uppity, withdrawn
    Antonyms: approachable, friendly, nice, sociable, social

ارجاع به لغت unsociable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unsociable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unsociable

لغات نزدیک unsociable

پیشنهاد بهبود معانی