امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Utilitarian

juːˌtɪləˈteriən juːˌtɪləˈteəriən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
مطلوبیت چیزی به‌دلیل سودمندی آن، معتقد به اصل اخلاقی سودمند‌گرایی، سودمندگرا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- to subordinate the aesthetic aspects of a library to its utilitarian aspects
- جنبه‌های زیباشناسی کتابخانه را نسبت به جنبه‌های عملی آن در درجه‌ی دوم اهمیت قرار دادن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد utilitarian

  1. adjective practical
    Synonyms: commonsensical, down-to-earth, effective, efficient, functional, hard, hardheaded, matter-of-fact, nuts and bolts, pragmatic, pragmatical, realistic, sensible, serviceable, unidealistic, unromantic, useful
    Antonyms: impractical, unnecessary

ارجاع به لغت utilitarian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «utilitarian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/utilitarian

لغات نزدیک utilitarian

پیشنهاد بهبود معانی