امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    UX

    ˌjuːˈeks ˌjuːˈeks
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    UX مخفف عبارت User Experience است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    abbreviation noun uncountable
    تکنولوژی کامپیوتر تجربه‌ی کاربری (نحوه‌ی مصرف و تعامل مشتری یا کاربر با یک محصول، اپلیکیشن یا سایت)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The app's UX was praised for its simplicity.
    - تجربه‌ی کاربری برنامه به دلیل سادگی آن مورد تحسین قرار گرفت.
    - Our team is dedicated to enhancing the UX of the Fast Dictionary app.
    - تیم ما متعهد به ارتقای تجربه‌ی کاربری اپلیکیشن فست‌دیکشنری است.
    - The app's UX needs improvement.
    - تجربه‌ی کاربری این برنامه‌ نیازمند بهبود است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد UX

    1. noun the experience of someone using a product, system, or service, for example whether they find it enjoyable and easy to use
      Synonyms: user experience

    ارجاع به لغت UX

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «UX» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ux

    لغات نزدیک UX

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند