امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vagary

ˈveɪɡəri ˈveɪɡəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
دمدمی‌مزاجی، بی‌ثباتی، تغییرپذیری، دگرگون‌پذیری، تغییر ناگهانی
- the vagaries of human fortune
- بی‌ثباتی‌های اقبال انسان
- the vagaries of the weather
- دگرگون‌پذیری‌های آب و هوا
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vagary

  1. noun caprice
    Synonyms: crotchet, fancy, fool notion, humor, idea, impulse, inconsistency, inconstancy, notion, quirk, whim, whimsy

ارجاع به لغت vagary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vagary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vagary

لغات نزدیک vagary

پیشنهاد بهبود معانی