امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Vanadium

    vəˈneɪdiəm vəˈneɪdiəm
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    نماد: V

    عدد اتمی: 23

    جرم اتمی: 50.942

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    شیمی عنصر شیمیایی وانادیم، عنصر وانادیم
    لیست لغات شیمی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - Vanadium plays a crucial role in battery technology.
    - وانادیم در فناوری باتری نقش مهمی ایفا می‌کند.
    - Researchers are studying the role of vanadium in biological systems.
    - محققان درحال بررسی نقش وانادیم در سیستم‌های بیولوژیکی هستند.
    - Vanadium is often used to strengthen steel alloys.
    - وانادیم اغلب برای تقویت آلیاژهای فولادی استفاده می‌شود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد vanadium

    1. noun a chemical element that is a silver-grey metal, used to make steel alloys (= mixtures of metals) and in ceramics (= making objects out of baked clay)

    ارجاع به لغت vanadium

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «vanadium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vanadium

    لغات نزدیک vanadium

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی