امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Vandalism

    ˈvændlɪzm ˈvændlɪzm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable C2
    تخریب‌گرایی، وندالیسم، خرابکاری (تخریب کنترل‌نشده‌ی اشیا و آثار فرهنگی باارزش یا اموال عمومی که نوعی ناهنجاری اجتماعی به حساب می‌آید)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Vandalism is a serious crime that can result in fines and imprisonment.
    - تخریب‌گرایی جرمی جدی است که می‌تواند منجر به جریمه‌ی نقدی و حبس شود.
    - The school administration is working to prevent vandalism by increasing security measures.
    - مدیریت مدرسه در تلاش است تا با افزایش تدابیر امنیتی از وندالیسم جلوگیری کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد vandalism

    1. noun destruction
      Synonyms: defacing, grafitti, mischief, ravaging, ruin, sacking, smashing, trashing, wreckage, wrecking

    ارجاع به لغت vandalism

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «vandalism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vandalism

    لغات نزدیک vandalism

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی