امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vanguard

ˈvænɡɑːrd ˈvænɡɑːd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    vanguards

معنی

noun
جلودار، پیش لشگر، پیشتاز، پیشقرال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vanguard

  1. noun The position of greatest importance or advancement; the leading position in any movement or field
    Synonyms: forefront, front, van, leaders, avant-garde, advance-guard, forerunners, precursors, spearhead, front-line, lead, front rank, leading, cutting-edge, new-wave
  2. noun The leading units moving at the head of an army
    Synonyms: van

ارجاع به لغت vanguard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vanguard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vanguard

لغات نزدیک vanguard

پیشنهاد بهبود معانی