امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Vanishing Point

    American: ˈvænɪʃɪŋˈpɔɪnt British: ˈvænɪʃɪŋpɔɪnt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    (نقطه‌ای که در آن خطوط موازی ظاهراً به‌هم می‌رسند) نقطه‌ی فرار، نقطه گریز، نقطه تلاقی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    (زمان یا جای ناپدید شدن یا نابود شدن) نابودگاه، ناپدیدگاه، نقطه پایان، نقطه محو، نقطه توقف، نقطه نابودی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد vanishing point

    1. noun where earth meets sky
      Synonyms: convergence point, convergent view, far horizon, mathematical point, meeting point, nothingness, pinpoint, point of convergence

    ارجاع به لغت vanishing point

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «vanishing point» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vanishing point

    لغات نزدیک vanishing point

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار