امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vapour

ˈveɪpər ˈveɪpə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    vapours

معنی

noun verb - intransitive adverb
( vapor ) بخار، دمه، مه، تبخیر کردن یا شدن، بخوردادن، چاخان کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vapour

  1. noun The process of becoming a vapor
    Synonyms: vapor, vaporization, vaporisation, evaporation

ارجاع به لغت vapour

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vapour» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vapour

لغات نزدیک vapour

پیشنهاد بهبود معانی