امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vegetarian

ˌvedʒəˈteriən ˌvedʒəˈteəriən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    vegetarians
  • صفت تفضیلی:

    more vegetarian
  • صفت عالی:

    most vegetarian

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
گیاه‌خوار (شخص)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- She has been a vegetarian for over 10 years.
- او به مدت ۱۰ سال است که گیاه‌خوار است.
- My restaurant has a separate menu for vegetarians.
- رستوران من یک منوی جدا برای گیاه‌خواران دارد.
adjective
مربوط به گیاه‌خواری، گیاه‌خوار، گیاهی
- vegetarian dishes
- خوراک‌های ویژه‌ی گیاه‌خواران/ غذاهای گیاهی
- vegetarian diet
- رژیم گیاهی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vegetarian

  1. adjective
    Synonyms: herbivorous, fruitarian, plant-eating, vegan

ارجاع به لغت vegetarian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vegetarian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vegetarian

لغات نزدیک vegetarian

پیشنهاد بهبود معانی