امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Velour

    vəˈlʊr vəˈlʊə
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: velours

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    ولور، ولوت (نوعی پارچه‌ی مخمل‌مانند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The curtains in the living room were made of velour fabric.
    - پرده‌های اتاق نشیمن از پارچه‌ی ولور ساخته شده بود.
    - brown velours fabric
    - پارچه‌ی ولوت قهوه‌ای
    noun countable
    نمد (بیشتر برای کلاه استفاده می‌شود)
    - The gentleman tipped his velour hat as a sign of respect.
    - آقا‌ی محترم به نشانه‌ی احترام کلاه نمدی‌اش را کج کرد.
    - The fashion designer chose a velour for the trim on her winter hats.
    - طراح مد برای زیبایی کلاه‌های زمستانی‌اش یک نمد انتخاب کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد velour

    1. noun Heavy fabric that resembles velvet
      Synonyms: velvet, pile fabric, shag, mohair, velours, plush, fur fabric, bolivia

    ارجاع به لغت velour

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «velour» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/velour

    لغات نزدیک velour

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی