امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vendor

ˈvendər ˈvendə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    vendors

معنی و نمونه‌جمله

noun
دست‌فروش، فروشنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Vendors occupied half of the sidewalk.
- دست‌فروشان نصف پیاده‌رو را اشغال کرده بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vendor

  1. noun person who sells wares
    Synonyms: businessperson, dealer, hawker, huckster, merchant, outcrier, peddler, pitcher, traveler, traveling salesperson
    Antonyms: customer

ارجاع به لغت vendor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vendor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vendor

لغات نزدیک vendor

پیشنهاد بهبود معانی