امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Venter

American: ˈventər British: ˈventə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
شکم، بطن، گودی، حفره، رحم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- children of the first venter
- بچه‌های زن اول
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد venter

  1. noun The region of the body of a vertebrate between the thorax and the pelvis
    Synonyms: abdomen, stomach, belly

ارجاع به لغت venter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «venter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/venter

لغات نزدیک venter

پیشنهاد بهبود معانی