امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Verbatim

vɜrːˈbeɪt̬əm vɜːˈbeɪtɪm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb
لفظ به‌لفظ، کلمه‌به‌کلمه، تحت‌اللفظی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a verbatim account
- شرح واژه به واژه
- He repeated his father's words verbatim.
- حرفهای پدرش را کلمه به کلمه بازگو کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد verbatim

  1. adjective exactly
    Synonyms: accurately, direct, directly, literally, literatim, precisely, sic, to the letter, word-for-word
    Antonyms: different

ارجاع به لغت verbatim

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «verbatim» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/verbatim

لغات نزدیک verbatim

پیشنهاد بهبود معانی