امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Verso

    ˈvɜːrsoʊ ˈvɜːsəʊ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun plural
    (کتاب) صفحه‌ی دست چپ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    noun plural
    (برگ و سکه و کاغذ) پشت (در برابر: رو recto)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد verso

    1. noun The side of a coin or medal that does not bear the principal design
      Synonyms: reverse
    2. noun Left-hand page
      Antonyms: obverse, recto

    ارجاع به لغت verso

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «verso» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/verso

    لغات نزدیک verso

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی