امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vesicant

American: ɑːnt British: ˈvesɪkənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
( vesicatory ) مولد التهاب و ترشح، تبخال‌آور، تاول‌زا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vesicant

  1. noun A chemical agent that causes blistering (especially mustard gas)
    Synonyms: vesicatory
  2. adjective Causing blisters
    Synonyms: vesicatory

ارجاع به لغت vesicant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vesicant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vesicant

لغات نزدیک vesicant

پیشنهاد بهبود معانی