امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Veto

ˈviːt̬oʊ ˈviːtəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    vetoed
  • شکل سوم:

    vetoed
  • سوم‌شخص مفرد:

    vetoes
  • وجه وصفی حال:

    vetoing
  • شکل جمع:

    vetoes

معنی و نمونه‌جمله

noun
حق رد، رد، منع، نشانه مخالفت، رأی مخالف، رد کردن، قدغن کردن، رأی مخالف دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The president vetoed the republican bill.
- رئیس‌جمهور لایحه‌ی جمهوری‌خواهان را وتو کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد veto

  1. noun refusal of permission
    Synonyms: ban, blackball, declination, denial, embargo, interdict, interdiction, negative, nonconsent, prohibition
    Antonyms: allowance, approval, ok, permission, ratification, sanction
  2. verb refuse permission
    Synonyms: ban, blackball, burn, cut, decline, defeat, deny, disallow, disapprove, discountenance, forbid, give thumbs down, interdict, kill, negate, negative, nix, not go for, pass, pass by, pass on, prohibit, put down, refuse, reject, rule out, shoot down, throw away, throw out, thumbs down, turn down
    Antonyms: allow, approve, ok, permit, ratify, sanction

ارجاع به لغت veto

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «veto» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/veto

لغات نزدیک veto

پیشنهاد بهبود معانی