امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vibrancy

ˈvaɪbrənsi ˈvaɪbrənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ارتعاش، نوسان، تپش و جنبش، طراوت و چالاکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vibrancy

  1. noun Having the character of a loud deep sound; the quality of being resonant
    Synonyms: plangency, resonance, reverberance, ringing, sonorousness, sonority

ارجاع به لغت vibrancy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vibrancy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vibrancy

لغات نزدیک vibrancy

پیشنهاد بهبود معانی