امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Vindictive

    vɪnˈdɪktɪv vɪnˈdɪktɪv
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more vindictive

    • صفت عالی:

      most vindictive

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    کینه‌جو، انتقامی، تلافی‌کننده، انتقام، تلافی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - a vindictive man
    - مردی کینه‌توز
    - vindictive punishment
    - تنبیه انتقام‌جویانه
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد vindictive

    1. adjective hateful, revengeful
      Synonyms: avenging, cruel, grim, grudging, implacable, malicious, malignant, merciless, rancorous, relentless, resentful, retaliatory, ruthless, spiteful, unforgiving, unrelenting, vengeful, venomous, wreakful
      Antonyms: forgiving, helpful, kind, nice

    ارجاع به لغت vindictive

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «vindictive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vindictive

    لغات نزدیک vindictive

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی