امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Violin

ˌvaɪəˈlɪn ˌvaɪəˈlɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    violins

معنی

noun countable A2
موسیقی ویولن (ساز زهی چوبی با چهار سیم که به گردن گرفته می‌شود و با حرکت آرشه روی سیم‌ها نواخته می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد violin

  1. noun Bowed stringed instrument that is the highest member of the violin family; this instrument has four strings and a hollow body and an unfretted fingerboard and is played with a bow
    Synonyms: fiddle, violinette, crowd, amati, crioth, rebec, kit, gusla, pochette, stradivarius

ارجاع به لغت violin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «violin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/violin

لغات نزدیک violin

پیشنهاد بهبود معانی