امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Visceral

ˈvɪsərəl ˈvɪsərəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
وابسته به امعا و احشا، اندرونه‌ای، احشایی، آگنه‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adjective
فطری، غریزی، ویری، سرشتی
- a visceral reaction
- واکنش فطری
adjective
از ته دل، با تمام وجود، درونی
- intense visceral delight
- لذت شدید درونی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد visceral

  1. adjective instinctive
    Synonyms: accustomed, automatic, congenital, habitual, inborn, ingrained, inherent, innate, instinctual, intrinsic, intuitional, intuitive, knee-jerk, natural, reflex, rooted, second-nature

ارجاع به لغت visceral

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «visceral» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/visceral

لغات نزدیک visceral

پیشنهاد بهبود معانی