امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vituperate

vɪˈtjuːpəreɪt vɪˈtjuːpəreɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
توبیخ کردن، بد گفتن، ناسزا گفتن، سرزنش کردن، عیب‌جویی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vituperate

  1. verb criticize harshly
    Synonyms: abuse, accuse, asperse, bark at, bawl out, berate, blame, calumniate, castigate, censure, chew out, condemn, curse, denounce, find fault, growl, insult, lambaste, lash, malign, rail, rate, reproach, revile, rip into, run down, scold, smear, tear into, tongue-lash, traduce, upbraid, vilify, yell at
    Antonyms: compliment, praise

ارجاع به لغت vituperate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vituperate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vituperate

لغات نزدیک vituperate

پیشنهاد بهبود معانی