امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vizor

ˈvaɪzər ˈvaɪzə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
( visor ) آفتاب‌گردان، لبه پیش‌آمده کلاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vizor

  1. noun A brim that projects to the front to shade the eyes
    Synonyms: visor, bill, peak, eyeshade

ارجاع به لغت vizor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vizor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vizor

لغات نزدیک vizor

پیشنهاد بهبود معانی