امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Vocalise

    American: ˈvoʊkəlaɪz British: ˈvəʊkəlaɪz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun
    تمرین آوازخوانی (با تکیه بر واکه‌ها)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    noun
    آواز پرواکه (به‌جای واژه دارای واکه است)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد vocalise

    1. verb Pronounce as a vowel
      Synonyms: vocalize, vowelize, vowelise
    2. verb Utter speech sounds
      Synonyms: vocalize, voice, sound, phonate
    3. verb Express or state clearly
      Synonyms: articulate, enunciate, vocalize
      Antonyms: devoice

    ارجاع به لغت vocalise

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «vocalise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vocalise

    لغات نزدیک vocalise

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار