امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Volume

ˈvɑːljəm ˈvɒljuːm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    volumes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B2
(رادیو و غیره) درجه صدا، (صدا) رسایی، بلندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the volume of sound
- بلندی صدا
noun countable uncountable
حجم، توده، ظرفیت، گنجایش
- the volume of exports
- حجم صادرات
- the volume of the water reservoir
- گنجایش آبانبار
noun countable uncountable
میزان، مقدار، مقدار زیاد، وفور، کلان، عمده، فراوان
- the volume of traffic
- میزان ترافیک
- selling volume at low prices
- فروش به مقدار زیاد و قیمت‌های نازل
- volume production of cars
- تولید فراوان اتومبیل
- volume sale of books
- عمده‌فروشی کتاب
noun countable
جلد، دفتر، کتاب، مصحف، طومار
- a volume of poetry
- یک کتاب شعر
- a six-volume dictionary
- یک فرهنگ شش جلدی
- the second volume of his novel
- جلد دوم رمان او
verb - transitive
به‌صورت جلدشده درآوردن
verb - intransitive
بر حجم افزودن، برزگ شدن (حجم)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد volume

  1. noun capacity, measure of capacity
    Synonyms: aggregate, amount, body, bulk, compass, content, contents, cubic measure, dimensions, extent, figure, mass, number, object, quantity, size, total
  2. noun loudness of a sound
    Synonyms: amplification, degree, intensity, power, sonority, strength
  3. noun book
    Synonyms: album, edition, publication, tome, treatise, version

Idioms

  • speaking volumes

    داد سخن دادن، به تفصیل گفتن، خوب بیان کردن

ارجاع به لغت volume

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «volume» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/volume

لغات نزدیک volume

پیشنهاد بهبود معانی