امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Voracious

vɔː- / / və- vəˈreɪʃəs / / vɒ-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more voracious
  • صفت عالی:

    most voracious

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
سیری‌ناپذیر، پرخور، پرولع، ارضانشدنی، حریص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- voracious appetite
- اشتهای سیری‌ناپذیر
- don't be so voracious!
- اینقدر حرص نزن!
- He read the book voraciously.
- با ولع همه‌ی کتاب را خواند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد voracious

  1. adjective very hungry, greedy
    Synonyms: avid, covetous, devouring, dog-hungry, edacious, empty, gluttonous, gorging, grasping, gross, insatiable, omnivorous, piggy, prodigious, rapacious, ravening, ravenous, sating, starved, starved to death, starving, uncontrolled, unquenchable
    Antonyms: quenched, satisfied

ارجاع به لغت voracious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «voracious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/voracious

لغات نزدیک voracious

پیشنهاد بهبود معانی