امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vulnerable

ˈvʌlnrəbl ˈvʌlnrəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more vulnerable
  • صفت عالی:

    most vulnerable

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
آسیب‌پذیر، صدمه‌پذیر، قابل حمله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- vulnerable garrison
- پادگان قابل حمله
- he was very vulnerable after his divorce.
- بعد از طلاقش خیلی آسیب‌پذیر شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vulnerable

  1. adjective open to attack
    Synonyms: accessible, assailable, defenseless, exposed, liable, naked, on the line, on the spot, out on a limb, ready, sensitive, sitting duck, sucker, susceptible, tender, thin-skinned, unguarded, unprotected, unsafe, weak, wide open
    Antonyms: closed, guarded, protected, safe, secure

ارجاع به لغت vulnerable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vulnerable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vulnerable

لغات نزدیک vulnerable

پیشنهاد بهبود معانی