امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Waltz

wɒːlts wɔːls wɔːls
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    waltzes

معنی و نمونه‌جمله

noun adverb
موزیک و رقص، والس، والس رقصیدن، وابسته به والس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- He waltzed through the final exams.
- به‌آسانی در امتحانات نهایی قبول شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد waltz

  1. verb To move swiftly and effortlessly
    Synonyms: zip, breeze
  2. noun A ballroom dance in triple time with a strong accent on the first beat
    Synonyms: dance, music in three-quarter time, dance step, box step, valse, walk-in, march, hesitation, viennese-waltz, music, whirl
  3. verb Dance a waltz
    Synonyms: box step, whirl, waltz around, ballroom dance, dance in three-quarter time

ارجاع به لغت waltz

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «waltz» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/waltz

لغات نزدیک waltz

پیشنهاد بهبود معانی