معنی warm-blooded به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈwɔːmˈblʌdɪd ˈwɔːmˈblʌdɪd

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

جانورشناسی خون‌گرم

لیست لغات مرتبط با جانورشناسی در انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Mammals and birds are warm-blooded animals.

- پستانداران و پرندگان جانوران خون‌گرم‌اند.

- Penguins are warm-blooded animals that can survive in extremely cold temperatures.

- پنگوئن‌ها حیوانات خون‌گرمی هستند که می‌توانند در دماهای بسیار پایین زنده بمانند.

adjective

خون‌گرم، مهربان، پرعاطفه

adjective

زودجوش، زودخشم، آتشی، آتشی‌مزاج

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد warm-blooded

adjective Having warm blood (in animals whose body temperature is internally regulated)

Antonyms: cold-blooded

ارجاع به لغت warm-blooded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «warm-blooded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/warmblooded

لغات نزدیک warm-blooded

- warm spot
- warm up
- warm-blooded
- warmed-over
- warmer

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی