امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Watercolor

American: ˈwɒtərˌkələr British: ˈwɒtərˌkələ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
اب رنگ، بنگاب، نقاشی ابرنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد watercolor

  1. noun The art or technique of painting with watercolors
    Synonyms: water color, watercolour, water-colour
  2. noun A water-base paint (with water-soluble pigments); used by artists
    Synonyms: water color, watercolour, water-colour
  3. verb Paint with watercolors
    Synonyms: watercolour

ارجاع به لغت watercolor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «watercolor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/watercolor

لغات نزدیک watercolor

پیشنهاد بهبود معانی