امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Waterfront

ˈwɒːtər- / / ˈwɑː- ˈwɔːtəfrʌnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    waterfronts

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
آب‌کنار، رودکنار، دریاکنار، پیشرفتگی خشکی در آب، کرانه (قسمتی از شهر که در مجاورت ناحیه‌ای آبی مثل رودخانه یا دریا قرار دارد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- She loved taking long walks along the waterfront.
- او عاشق پیاده‌روی طولانی در کنار آب بود.
- The waterfront was bustling with people enjoying the sunny day.
- کرانه پر از مردمی بود که از روز آفتابی لذت می‌بردند.
- The city plans to revitalize the old waterfront area with new parks.
- شهرداری قصد دارد منطقه‌ی قدیمی دریاکنار را با پارک‌های جدید احیا کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد waterfront

  1. noun a part of a town that is next to an area of water such as a river or the sea
    Synonyms: wharves, embarcadero, docks

ارجاع به لغت waterfront

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «waterfront» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/waterfront

لغات نزدیک waterfront

پیشنهاد بهبود معانی