امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Wax And Wane

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    collocation idiom verb phrase
    (به‌صورت متناوب) نوسان داشتن، فرازونشیب داشتن، افت‌وخیز داشتن، بالاوپایین شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - His enthusiasm for the project would wax and wane, making it hard to predict his next move.
    - اشتیاق او برای این پروژه به‌صورت متناوب نوسان می‌یابد و این، پیش‌بینی حرکت بعدی او را دشوار می‌کند.
    - Emotions can wax and wane, especially during challenging times.
    - عواطف، به‌ویژه در زمان‌های چالش‌برانگیز می‌توانند بالاو‌پایین شوند.
    - Friendship can wax and wane over the years, but true bonds endure.
    - رفاقت می‌تواند در طول سال‌ها دچار فرازونشیب شود، اما پیوندهای واقعی پابرجا هستند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد wax and wane

    1. idiom undergo alternate increases and decreases

    ارجاع به لغت wax and wane

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «wax and wane» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wax-and-wane

    لغات نزدیک wax and wane

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند