امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Well Intentioned

    ˌwelɪnˈtenʃənd ˌwelɪnˈtenʃənd
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: well-intentioned

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    خیرخواه، نیک‌خواه، دارای حسن‌نیت، با حسن‌نیت، خوش‌نیت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - His well intentioned gestures sometimes led to misunderstandings.
    - حرکات خوش‌نیت او گاهی منجر به سوء‌تفاهم می‌شد.
    - Despite his well intentioned efforts, the project ultimately failed.
    - باوجود تلاش‌های با حسن‌نیت او، این پروژه در نهایت شکست خورد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد well intentioned

    1. adjective Good or right in conduct or character
      Synonyms: honorable, high-principled, good-hearted
    2. adjective Marked by good intentions though often producing unfortunate results; ; ; - S.W.Maughm
      Synonyms: well-meaning, well-meant

    ارجاع به لغت well intentioned

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «well intentioned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/well-intentioned-2

    لغات نزدیک well intentioned

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel